مدیریت،اقتصاد،نفت،انرژی

دکتراسدالله غلامپور

دکتراسدالله غلامپور

مدیریت،اقتصاد،نفت،انرژی

فردا بهتر نفس بکش، سیاره سبزتر، بدون کربن

🛑فردا بهتر نفس بکش، سیاره سبزتر، بدون کربن

✍اسدالله غلامپور
استراتژی استفاده از جو برای حذف کربن با تبدیل زیست توده به هیدروژن و جذب CO₂ از جمله برنامه های دولتها است. این استراتژی با تقویت و بهینه‌سازی فرآیندهای طبیعی، مانند فتوسنتز، که در آن گیاهان CO₂ را جذب می‌کنند، و ترکیب آن‌ها با فناوری‌های پیشرفته برای جذب، استفاده و ذخیره‌سازی کارآمد کربن، مسیری پایدار برای کاهش سطح CO₂ اتمسفر ارائه می‌کند. با تبدیل انرژی آلی و راه حل های کاهش کربن همه با هم در حال ساختن دنیایی سبزتر و تمیزتر خواهیم بود، زمانیکه که در آن از انرژی تجدیدپذیر استفاده می شود و منابع بازسازی می شوند و هوایی که تنفس می کنیم پاک است. یکی از راههای رسیدن به این مهم استفاده از گازساز زیست توده، می باشد. گازی‌کننده‌های زیست‌توده، سیستم‌های نوآورانه‌ای هستند که برای تبدیل مواد زیست‌توده، مانند خرده‌های چوب، بقایای کشاورزی و محصولات انرژی‌زا، به گازی همه کاره و پاک‌سوز معروف به گاز سنتز، می باشند. این فرآیند که گازی شدن نامیده می شود شامل قرار دادن زیست توده در دمای بالا در محیطی با سطوح اکسیژن کنترل شده است که مواد آلی را به مخلوطی از هیدروژن، مونواکسید کربن، دی اکسید کربن و متان تجزیه می شود. ساخت و ساز به روش مدولار خواهد بود. مدولار فرآیندی است که در آن ساختمان در خارج از محل مورد نظر و در کارخانه ها و کارگاه ها و با کمک مصالح یکسان ساخته شده و سپس به محل مورد نظر انتقال پیدا می کند. مدولار کردن گازی‌کننده‌های زیست توده در کانتینرهای حمل و نقل، گامی مهم در جهت دسترسی پذیرتر، مقیاس‌پذیرتر و همه‌کاره‌تر کردن راه‌حل‌های انرژی تجدیدپذیر است. با قرار دادن فناوری گازسازی در کانتینرهای حمل و نقل استاندارد، این واحدها بسیار قابل حمل می شوند و امکان استقرار و نصب سریع در مکان های مختلف، از مناطق روستایی دورافتاده تا مکان های صنعتی را فراهم می کنند. این طراحی نه تنها چالش‌های لجستیکی و هزینه‌های مرتبط با سیستم‌های سنتی گازی‌سازی زیست توده را کاهش می‌دهد، بلکه انعطاف‌پذیری را برای افزایش یا کاهش عملیات بر اساس تقاضا را ارائه می‌دهد. سفارشی سازی یک سیستم گازی سازی زیست توده قابل تنظیم، انعطاف پذیری و کارایی بی نظیری را از فرآیند تبدیل به گاز اولیه تا تولید گاز سنتز ارائه می دهد. چنین سیستم‌هایی که برای برآوردن نیازهای عملیاتی خاص و در دسترس بودن مواد اولیه طراحی شده‌اند، می‌توانند تبدیل زیست توده به گاز سنتز را بهینه کنند و حداکثر کارایی و خروجی را تضمین کنند. این سازگاری امکان پردازش انواع مختلف زیست توده، از خرده‌های چوب و بقایای کشاورزی گرفته تا محصولات انرژی‌زا را فراهم می‌کند و آن را به یک راه‌حل همه کاره برای زمینه‌های مختلف جغرافیایی و صنعتی تبدیل می‌کند. گازی‌کننده‌های زیست‌توده به‌عنوان یک فناوری اثبات‌شده با سابقه قوی در تبدیل مؤثر مواد آلی به گاز سنتز، سوختی تمیز و همه‌کاره، می باشد و در طول سال‌ها، پیشرفت‌ها در فرآیندهای تبدیل به گاز، کارایی، قابلیت اطمینان و پایداری زیست‌محیطی آن‌ها را افزایش داده است. این فناوری با موفقیت در سراسر جهان اجرا شده است، از کاربردهای مقیاس کوچک در جوامع دور تا عملیات صنعتی در مقیاس بزرگ، که سازگاری و اثربخشی آن را در تنظیمات مختلف نشان می دهد.
ماموریت جهان این است که از قدرت چرخه طبیعت برای هدایت تحول به سوی آینده ای بدون کربن استفاده کنیم. از طریق فن‌آوری‌ها و شیوه‌های پیشگام حذف و ذخیره کربن زیست توده (BiCRS)، هدف کاهش قابل توجه سطح CO₂ در جو، ترویج استفاده پایدار از زمین و حمایت از تولید انرژی است که تعادل کربن طبیعی زمین را تکمیل می‌کند.
اتحادیه اروپا زیست توده را چنین تعریف کرده است: “زیست توده عبارت است از اجزا قابل تجزیه زیستی از محصولات، پسماندها و زائدات کشاورزی (شامل مواد گیاهی و دامی)، جنگلها و صنایع وابسته و همچنین زائدات صنعتی و شهری قابل تجزیه”. بر اساس تعریف علمی ارائه شده برای زیست توده، زیست توده به سوخت‌هائی اطلاق می‌گردد که از جرم توده فیتوپلانکتون‌ها و جرم توده زئوپلانکتون‌ها ساخته می‌شوند. فیتوپلانکتون که از دو کلمه یونانی فیتو (گیاه) و پلانکتون (سرگردان یا چیزی است که حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر دارد) گرفته شده است، موجودات میکروسکوپی هستند که در محیط‌های آبی، چه شور و چه شیرین زندگی می‌کنند. فیتوپلانکتون ها ‌اغلب این موجودات بسیار ریز هستند و با چشم غیر مسلح دیده نمی‌شوند اما اگر شمار بسیار زیادی از آن‌ها در آب تجمع داشته باشند ممکن است رنگ آب را به علت داشتن سبزینه، سبز و یا به رنگ‌های دیگر تبدیل کنند.
امروزه مشخص شده است که سوخت های زیستی به دست آمده از پسماندهای جنگل ها و محصول های کشاورزی جهان می تواند سالانه به اندازه ۷۰ میلیارد تن نفت خام انرژی در دسترس بشر قرار دهد که این میزان ۱۰ برابر مصرف سالانه انرژی در جهان است.همچنین می توان از این سوخت ها بیشتر در تولید گرما بهره برد زیرا می توانند باعث صرفه جویی اقتصادی چشمگیری شوند. بخشی از تشعشع خورشید که به اتمسفر زمین می رسد، بواسطه فرآیند فتوسنتز در گیاهان جذب و ذخیره می‌شود. ماکزیمم راندمان تبدیل انرژی خورشیدی در این فرآیند بین ۵ تا ۶ درصد است. گیاهان بعنوان منابع ذخیره کربن هستند و CO₂ را از هوا جذب کرده و بصورت کربن ذخیره می نمایند. وقتی گیاهی توسط جانوری خورده می شود، بخشی از کربن موجود در گیاه خورده شده به انرژی تبدیل می شود و بخشی دیگر در بافت های زنده ذخیره می گردد. بخش سوم نیز با فضولات حیوانی دفع می گردد. در صورتی که چوب یا گیاهان سوزانده شوند، علاوه بر انرژی، بخش اعظمی از کربن ذخیره شده بصورت CO₂ آزاد می شود و بخشی نیز در خاکستر باقی می ماند. چشم انداز جهان پیشروی در آینده ای پایدار است که در آن تعادل بین فعالیت های انسانی و جهان طبیعی از طریق راه حل های نوآورانه؛ حذف و ذخیره کربن زیست توده، بازیابی و حفظ شود. هدف هدایت گذار به سمت یک اقتصاد جهانی بدون کربن، با استفاده از قدرت زیست توده برای جذب و ذخیره کربن به طور موثر، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و حمایت از احیای محیط زیست، است. در اینصورت با به کارگیری هم افزایی بین فناوری و طبیعت، می توان تا سیاره خود را برای نسل های آینده محافظت و غنی سازی نمود و اطمینان حاصل کرد که هر جامعه در هماهنگی با محیط زیست رشد می کند. جهان در حال ساختن دنیایی سبزتر و تمیزتر می باشد که در آن انرژی تجدیدپذیر است، منابع بازسازی می شوند و هوایی که تنفس می کنیم پاک است. یکی از راهکارهای جهانی، زیست توده است، یعنی مواد آلی مانند گیاهان، بقایای کشاورزی، چوب و جلبک ها که می توانند به عنوان یک منبع انرژی تجدید پذیر مورد استفاده قرار گیرند. برخلاف سوخت های فسیلی، زیست توده بخشی از چرخه کربن طبیعی زمین است. هنگامی که رشد می کند، دی اکسید کربن (CO₂) را از جو جذب می کند و زمانی که برای انرژی استفاده می شود، کربن را آزاد می کند و یک چرخه تقریبا متعادل ایجاد می کند. گازی شدن زیست توده یک فرآیند ترموشیمیایی است که مواد آلی مانند چوب، بقایای کشاورزی یا محصولات انرژی‌زا را به یک مخلوط گاز قابل احتراق تبدیل می‌کند که معمولاً به آن گاز سنتز می‌گویند. این فرآیند شامل گرم کردن زیست توده در یک محیط کنترل شده با عرضه محدود اکسیژن است که از احتراق کامل جلوگیری می کند. در عوض، زیست توده تا حدی اکسید می شود و گازی تولید می کند که حاوی هیدروژن، مونوکسید کربن، دی اکسید کربن، متان و نیتروژن است. ترموشیمی با گرماشیمی (Thermochemistry) شاخه‌ای از علم شیمی است که به مطالعهٔ کمی و کیفی تغییرات گرما و انرژی طی یک واکنش شیمیایی و تأثیری که بر حالت ماده دارد می‌پردازد. وقتی مواد آلی موجود در زباله تحت تاثیر شرایط خاص موجود در پلاسمای حرارتی قرار میگیرند دچار فرآیند تبدیل به گاز (Gasification)میشوند. محصولات خروجی این واکنش شیمیایی، گاز قابل اشتعالی است تحت عنوان سینگاز (Syngas)که بخش عمده ای از آن تشکیل شده از کربن منوکسید و هیدروژن و مقدار کمی نیز ترکیبات هیدروکربنی است. این گاز ارزش حرارتی و درنتیجه تولید انرژی بالایی دارد که در بعضی تاسیسات بزرگ و پیشرفته از آن برای تولید برق استفاده میشود. در علم شیمی که به سینگاز، گاز سنتز نیز گفته میشود ، گازي است بي بو ، بي رنگ و سمي كه در حضور هوا و دماي ۵۷۴ درجه سانتيگراد بدون شعله مي سوزد. وزن مخصوص گاز سنتز بستگي به ميزان درصد هيدروژن و كربن مونواكسيد دارد. از گاز سنتز مي توان به عنوان منبع هيدروژن براي توليد آمونياك ،متانول و هيدروژن دهي در عمليات پالايش و حتی به عنوان سوخت استفاده كرد. با حجم مناسب پسماند و کنترل گازهای خروجی از اگزوز کوره زباله سوز پلاسمائی، میتوان مقادیر مناسبی از گاز هیدروژن را استحصال نمود که خوراک اولیه بسیاری از صنایع تبدیلی میباشد. همچنین از گاز سنتز تولید شده می توان به عنوان سوخت برای تولید برق یا به عنوان ماده اولیه برای تولید سوخت های زیستی و مواد شیمیایی استفاده کرد. گازسازی زیست توده راهی امیدوارکننده برای استفاده کارآمد از منابع تجدیدپذیر، کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و ارائه جایگزینی پاک‌تر و پایدار برای سوخت‌های فسیلی است. جذب کربن نقش اساسی در دستیابی به انتشار خالص کربن منفی دارد. در طی تبدیل به گاز، زیست توده به گاز سنتز تبدیل می شود، در حالی که به طور همزمان دی اکسید کربن (CO₂) تولید می شود. با ادغام فن‌آوری‌های جذب کربن، این CO₂ به طور موثر از جریان فرآیند جدا و جذب می‌شود. پس از جذب، CO₂ را می توان به روش های مختلف به طور ایمن ذخیره کرد تا از انتشار آن در جو جلوگیری شود. فناوری مبتنی بر بر تبدیل زیست توده به گاز سنتز تمیز با استفاده از گازیفایرهای مدولار و قابل تنظیم که در ظروف حمل و نقل برای استقرار و مقیاس پذیری آسان قرار دارند، می تواند به کاهش میزان دی‌اکسید کربن در جو و ارائه راه‌حل‌های انرژی پایدار کمک نماید و آینده‌ای بدون کربن را مهیا سازد.

اتانول به عنوان سوخت حمل و نقل

🛑اتانول به عنوان سوخت حمل و نقل

✍اسدالله غلام پور

اتانول یا الکل اتیلیک یا اتیل الکل یا الکل میوه ترکیب شیمیایی با بوی خاص و آتش‌گیر است و مشخصاً به عنوان ماده شیمیایی آلی اکسیژن‌دار معرفی شده است. این الکل همان ماده‌ای است که خاصیت مست‌کنندگی دارد و در نوشیدنی‌های الکلی با درصدهای مختلف پیدا می‌شود. علاوه بر این در صنایع مختلف کاربرد فراوان دارند. کاربرد اتانول، در عطر‌ها و ادکلن‌ها و در وانیل، صنعت یخ‌سازی و همچنین به عنوان سوخت در برخی ماشین‌های جدید می‌باشد. بیشتر بنزین های فروخته شده در ایالات متحده حاوی مقداری اتانول هستند. مقدار دقیق ممکن است بسته به منطقه و فصل سال متفاوت باشد. به طور کلی، محتوای اتانول بنزین موتور، بیش از ۱۰٪ حجمی نیست. E10، E15 و E85 سه ترکیب اولیه اتانول بنزین-سوخت هستند. رایج ترین استفاده از اتانول سوخت در مخلوط بنزین موتور می باشد. در ایالات متحده، پمپ های بنزینی که بنزین موتور حاوی اتانول سوختی را توزیع می کنند، بنزین را بر اساس حداکثر سطح ترکیب اتانول شناسایی یا برچسب گذاری می کنند: E10، E15، و E85. مخلوطی از ۱۰ درصد اتانول و ۹۰ درصد بنزین (حجمی) به عنوان بنزین E10 شناخته می شود. بنزین موتور تا ۱۵ درصد اتانول E15 نامیده می شود. E10 منبع اصلی مصرف اتانول ایالات متحده است. E85 یک ترکیب بنزین-اتانول و حاوی ۵۱٪ تا ۸۳٪ اتانول، بسته به جغرافیا و فصل است،. E85 به عنوان سوخت جایگزین تعریف شده است. اگرچه بیشترین استفاده از E85 در ایالات متحده در غرب میانه انجام می شود، حدود ۴۳۰۰ ایستگاه عمومی سوخت E85 در سراسر کشور ایجاد شده است.
همه مدل‌ خودروهای فروخته شده در ایالات متحده می‌توانند از E10 استفاده می کنند، اما فقط خودروهای سبک با مدل سال 2001 یا جدیدتر می‌توانند از مخلوط‌های بنزینی بالاتر از E10 استفاده کنند، مگر اینکه وسیله نقلیه خودرویی با سوخت انعطاف‌پذیر باشد. خودروهای دارای سوخت انعطاف پذیر می توانند با هر مخلوطی از اتانول و بنزین تا E85 کار کنند. خودروهای سوخت فِلِکس ممکن است با نشان یا پلاک روی بدنه خودرو با E85، Flex Fuel یا FFV شناسایی شوند.
فلکس فیول (Flex-Fuel) یا فلکسیبل فیول (Flexible-Fuel) سوخت نیست بلکه به خودروهای دارای پیشرانه‌های احتراق داخلی گفته می‌شود که می‌توانند با طیف مختلفی از سوخت‌های ترکیبی پایه اتانول کار کنند، به همین دلیل به آن‌ها فلکس فیول یا “سوخت منعطف” یا “سوخت انطباق پذیر” گفته می‌شود. سوخت این نوع خودروها معمولا ترکیب مشخصی از یک سوخت فسیلی چون گازوئیل و بنزین با اتانول (اتیلیک الکل) است که با نسبت‌های مشخصی با یکدیگر ترکیب شده و با کد E به همراه یک عدد که نشانگر درصد اختلاط اتانول است، شناسایی می‌شوند. وجود الکل باعث می‌شود که میزان آلاینده‌های این سوخت بسیار کم باشد و از این رو سوخت پاک و تمیزی به شمار آید. نشان معمولی E85 برای شناسایی خودروهای سوخت انعطاف پذیر در ایالات متحده استفاده می شود. از آنجایی که اتانول حدود ۶۷ درصد از محتوای انرژی بنزین در هر گالن را دارد، استفاده از ترکیبات اتانول باعث کاهش مصرف سوخت خودرو (مایل ها در هر گالن) نسبت به بنزینی می شود که حاوی اتانول نیست. به عنوان مثال، مصرف سوخت خودرو ممکن است در هنگام استفاده از E10 حدود ۳ درصد کاهش یابد. در آمریکا، سیاست های دولت به افزایش مصرف اتانول کمک می کند. اتانول یکی از اولین سوخت های خودرو در ایالات متحده بوده است. به جز در طول دو جنگ جهانی، تا دهه ۱۹۷۰ فقط مقادیر کمی از اتانول سوخت استفاده می شد. تحریم نفتی علیه ایالات متحده توسط تولیدکنندگان عمده نفت در خاورمیانه در سال ۱۹۷۳ و افزایش قیمت نفت در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰، علاقه به اتانول سوخت را به عنوان راهی برای کاهش واردات نفت ایالات متحده برانگیخت. سیاست ها و برنامه های مختلف دولت ایالتی و فدرال که قدمت آنها به اواسط دهه ۱۹۷۰ باز می گردد، منجر به افزایش مصرف اتانول در بنزین شده است. حدود دو میلیون گالن اتانول سوخت در سال ۱۹۸۱ و حدود ۱۴ میلیارد گالن در سال ۲۰۲۲ مصرف شده است. مصرف اتانول سوخت در سال ۲۰۲۰ به همراه مصرف بنزین به دلیل اثرات اقتصادی ناشی از همه گیری کووید کاهش یافت. مصرف اتانول سوخت در سال ۲۰۲۱ با بازگشت اقتصاد به فعالیت عادی، افزایش یافت. برنامه استاندارد سوخت تجدیدپذیر نیاز به ترکیب اتانول سوخت با بنزین دارد. استفاده از اتانول سوخت در سال ۲۰۰۲ به طور قابل توجهی افزایش یافت زیرا ایالت ها شروع به ممنوعیت متیل ترشری بوتیل اتر (MTBE)، کردند زیرا نگرانی هایی در مورد آلودگی آب های زیرزمینی وجود داشت. اتانول به سرعت جایگزین MTBE به عنوان یک اکسیژن بنزین در سراسر کشور شد. استفاده از اتانول نیز پس از تصویب کنگره الزامات استاندارد سوخت تجدیدپذیر (Renewable Fuel Standard (RFS) طبق قانون سیاست انرژی در سال ۲۰۰۵ افزایش یافت و سپس RFS را تحت قانون امنیت و استقلال انرژی در سال ۲۰۰۷ گسترش داد. استاندارد سوخت تجدیدپذیر (RFS) نیاز به افزایش سالانه مصرف سوخت تجدیدپذیر ایالات متحده دارد تا زمانی که تا سال ۲۰۲۲ به ۳۶ میلیارد گالن رسید. آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده (EPA) مسئول توسعه و اجرای برنامه استاندارد سوخت تجدیدپذیر ایالات متحده (RFS) است تا اطمینان حاصل شود که سوخت حمل و نقل فروخته شده در ایالات متحده حاوی حداقل حجم سوخت تجدید پذیر است.
اهداف استاندارد سوخت تجدیدپذیر (RFS) بر این فرض بود که مصرف بنزین ایالات متحده در طول زمان افزایش می یابد، بنابراین اتانول بیشتری را می توان در آینده با بنزین مخلوط کرد. اشباع عرضه بنزین ایالات متحده با اتانول فروخته شده به عنوان E10، که دیوار ترکیبی نامیده می شود، صنعت اتانول را برانگیخت تا به دنبال مجوز برای عرضه یک مخلوط اتانول سطح متوسط – E15 باشد. دیوار ترکیبی نقطه ای است که در آن زیرساخت تامین سوخت و تمام موتورهای خودرو باید به روز شوند تا با مخلوط های بزرگتر از E10 سازگار باشند. سهم درصد اتانول سوخت از کل مصرف بنزین موتور از سال ۲۰۱۷ بیش از ۱۰ درصد بوده است. آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده (EPA) در حال توسعه فرآیندها و رویه هایی در مورد چگونگی فروش مخلوط های اتانول بیشتر از E10 است. آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده (EPA) در ژانویه ۲۰۱۱ حکم داد که E15 می تواند در خودروها و کامیون های سبک ساخته شده پس از سال ۲۰۰۱ استفاده شود. آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده (EPA) همچنین برچسب جدید E15 را برای پمپ های بنزین تایید کرد تا مصرف کنندگان بدانند چه سوختی می خرند. فقط خودروهای دارای سوخت انعطاف پذیر می توانند از ترکیبات بالاتر مانند E85 استفاده کنند. تقریباً تمام بنزین های فروخته شده در ایالات متحده حاوی اتانول است.

منبع: eia.goy/ energyexplained

تکنولوژی برنده ماراتن گازی ایران و قطر در میادین پارس جنوبی

🛑تکنولوژی برنده ماراتن گازی ایران و قطر در میادین پارس جنوبی

✍اسدالله غلام پور

تحریم‌های اول بین‌المللی و سپس تحریم‌های آمریکا در ۱۵ سال گذشته نه تنها توانایی‌های سرمایه‌گذاری ایران، بلکه دسترسی به فناوری‌های غربی را که برای توسعه تولید در میدان پارس جنوبی ضروری است، دچار مشکل کرده است. ایران فاقد فناوری لازم برای این کار است و چاه‌های موجود آن به دلیل کاهش فشار گاز، تولید خود را کاهش داده‌اند. توسعه میادین گازی در دریا به سکوهای ۲۰ هزار تنی نیاز دارد که ۱۵ برابر بزرگتر از سکوهای فعلی ایران است و کمپرسورهای عظیمی را می طلبد که به دلیل تحریم ها نمی توان آنها را تهیه کرد. نتیجه روشن است: قطر پنج برابر ایران از این میدان گازی استخراج و بهره برداری می کند. اگر در ایران یک همت اساسی وجود داشته باشد، ایران که پس از روسیه دومین دارنده ذخایر گاز در جهان است، این پتانسیل را دارد که نه تنها نیازهای گاز داخلی خود را به اندازه کافی برآورده کند، بلکه می‌تواند به بزرگترین صادرکننده گاز جهان در شرایط کنونی جهانی تبدیل شود.

چالش کاهش فشار و اشتباهات مهندسی، در حالی که ایران اخیراً به سطح تولید روزانه قطر رسیده است، موجب شده است بخش ایرانی پارس جنوبی با فشار کاهشی دست و پنجه نرم کند. ارزیابی صندوق توسعه ملی ایران حاکی از آن است که پیش‌بینی می‌شود یک چهارم کل تولید گاز کشور تا سال ۲۰۳۳ به دلیل کاهش فشار در پارس جنوبی که ۷۸ درصد از کل تولید گاز کشور را تشکیل می‌دهد، کاهش یابد. برای جلوگیری از افت تولید، ایران با کار نصب ۱۰ تا ۱۵ سکوی با وزن ۲۰،۰۰۰ تن، ۱۵ برابر سکوهای فعلی، مجهز به کمپرسورهای عظیم روبروست. تخمین زده می شود که این سرمایه گذاری بالغ بر ۳۵ میلیارد دلار هزینه داشته باشد. این در حالی است که قطر سال ها پیش در این مسیر گام برداشته است. مشاور سیاست خارجی و ژئوپلیتیک انرژی مستقر در واشنگتن معتقد است در حالی که قطر بلندپروازی های بیشتری برای تولید گاز خود دارد، مقامات ایرانی عملکرد چندان مثبت و‌ محکمی ازخود در توسعه میدان پارس جنوبی نشان نمیدهند و بیشتر به مانورهای آماری متوسل می شوند تا انتقادات را منحرف کنند. مدیرعامل سازمان منطقه ویژه اقتصادی پارس مدعی شده است که تولید گاز طبیعی ایران از میدان مشترک گازی پارس جنوبی خلیج فارس (که قطر آن را گنبد شمالی می‌نامد) از تولید گاز قطر پیشی می‌گیرد. او گفته است که تولید روزانه گاز ایران از این میدان به رقم خیره کننده ٧٠٠ میلیون متر مکعب در روز می رسد. با این حال، گزارشی از شرکت ملی گاز ایران وجود دارد که خروجی متفاوتی را ارائه می دهد. این نشان می دهد که ایران در نیمه اول سال ۲۰۲۳ حدود ۵۹۰ میلیون متر مکعب گاز خام از پارس جنوبی استخراج کرده است که از این میزان تنها ۵۱۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی (متان) پس از فرآوری به شبکه تزریق شده است. علاوه بر این، در کنار ۳۰ mcm/d اتان، بوتان، پروپان و سایر گازها، تقریباً ۶ mcm/d از گاز خام استخراج شده شامل گازهای سمی مانند CO₂ و  هیدروژن سولفید (H2S) است. علاوه بر این، بیش از ۷ میلیون متر مکعب در روز از خروجی در طول فرآیند استخراج و تصفیه گاز، شعله ور می شود و هدر می رود، در حالی که ۲۰.۵ میلیون متر مکعب در روز به طور مستقیم در واحدهای فرآوری گاز به عنوان سوخت مصرف می شود.

با این حال، در آمارهای رسمی، ایران بیان میکند  که در سال مالی گذشته، از ۳۳ مارس ۲۰۲۳، ۶۵۷ میلیون متر مکعب در روز، گاز فرآوری شده از همه میادین، تولید کرده است که حدوداً ۷۸ درصد (۵۱۳ میلیون متر مکعب در روز) می باشد. وزیر نفت ایران، در اجلاس کشورهای صادرکننده گاز در الجزایر تاکید کرد که ایران در حال حاضر ۱.۰۷ میلیارد متر مکعب در روز، گاز تولید می کند و قصد دارد این حجم را تا ۵ سال آینده به ۲.۳ میلیارد متر مکعب در روز از طریق یک طرح سرمایه گذاری ۷۰ میلیارد دلاری افزایش دهد. با این حال، با توجه به اینکه میانگین سرمایه گذاری سالانه ایران در میادین بالادستی نفت و گاز در سال های اخیر تنها حدود ۳ میلیارد دلار بوده است، ادعای او مبنی بر سرمایه  گذاری سالانه ۱۴ میلیارد دلاری در سطح فعلی تولید گاز و برنامه سرمایه گذاری ۷۰ میلیارد دلاری در میادین گازی منطقی نبوده و خارج از توانمندی فعلی ایران است.

قطر از سال ۱۹۹۰، یک دهه جلوتر از ایران، از پارس جنوبی گاز استخراج می کند و نزدیک به دو برابر مقدار گاز از این میدان تولید کرده است. قطر رسما اعلام کرده ذخیره گاز میدان نفتی و گازی پارس جنوبی (در قطر بنام گنبد شمالی است) ۲۴۰ تریلیون فوت مکعب بیشتر است، همچنین عنوان کرده ذخایر گاز به ۲ هزار  تریلیون افزایش پیدا می‌کند و پروژه جدید تبدیل گاز طبیعی به ال‌ان‌جی را آغاز و تا ۲۰۲۹ صادر می‌کند. درواقع ظرفیت تولید این کشور به ۱۴۲ میلیون تن در سال می‌رسد که ۸۵ درصد بالاتر از ظرفیت تولید فعلی است و این برای قطری‌ها پیشرفت قابل توجهی است، زیرا قطری ها برنامه دارند، سرمایه دارند، عملگرا هستند و هیچ محدودینی برای تامین کمپرسورهای عظیم الجثه و ایجاد سکوهای با وزن ۲۰،۰۰۰ تنی ندارند. با

وجود این، ایران در دهه گذشته ۱۴ فاز جدید راه اندازی کرد و اخیراً به سطح تولید قطر رسیده است. در سال ۲۰۰۵، قطر توسعه میدان گنبد شمالی را به منظور بررسی تأثیر افزایش سریع تولید بر روی مخزن متوقف کرد. با این حال، توسعه در سال ۲۰۲۲ از سر گرفته شد و قطر قراردادهایی به ارزش ۲۹ میلیارد دلار با شرکت های غربی برای افزایش ۳۰ درصدی تولید تا سال ۲۰۲۶ با هدف افزایش ظرفیت صادرات سالانه LNG از ۷۷ میلیون تن (۱۱۰ میلیارد مترمکعب در سال) به ۱۲۶ میلیون تن در سال امضا کرد، و پیش بینی می شود تا سال ۲۰۳۰  به ۱۴۲ میلیون تن در سال برسد. در نتیجه، انتظار می رود کل تولید گاز قطر از پارس جنوبی تا سال ۲۰۳۰ به ۷۴۰ میلیون متر مکعب در روز برسد، در حالی که پیش بینی می شود تولید ایران از این میدان مشترک در یک دهه بیش از ۳۰ درصد کاهش یافته و به دلیل افت فشار بر طرف ایرانی به حدود ۳۵۰ میلیون مترمکعب در روز کاهش یافته است. در همین 

حال، وزارت نفت ایران قراردادی ۲۰ میلیارد دلاری با چند شرکت داخلی برای ساخت ۲۸ سکو به وزن ۷۰۰۰ تن به همراه ۵۶ کمپرسور برای طرح افزایش فشار در پارس جنوبی امضا کرد. این تصمیم علی‌رغم عدم تجربه شرکت‌های ایرانی در ساخت چنین تجهیزاتی است و حتی شرکت‌های چینی نیز به فناوری لازم مجهز نیستند. CNPC چین که قبلا بخشی از کنسرسیوم توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی به رهبری توتال بود، یک سال پس از توتال از این قرارداد خارج شد. شایان ذکر است نیمی از ارزش قرارداد ۵ میلیارد دلاری توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی به ساخت سکوی ۲۰ هزار تنی با دو کمپرسور عظیم نسبت داده شده است که وظیفه ای فراتر از توانمندی ها و تخصص های فنی شرکت چینی است. فشار دهانه چاه در بخش ایران پارس جنوبی تا همین اواخر به طور متوسط ۲۱۰ بار ثابت بود. با این حال، از سال ۲۰۲۳، فشار آن سالانه ۷ بار کاهش یافته است که در نتیجه هر سال ۱۰ میلیارد متر مکعب از دست می دهد. بر اساس گزارش شرکت ملی گاز ایران، کاهش قابل توجه فشار در فاز ۱۲، بزرگترین فاز پارس جنوبی، در سال‌های اخیر آغاز شده و میزان تولید از ۷۵ میلیون مترمکعب در روز در سال ۲۰۱۸ به ۴۳ میلیون مترمکعب در روز کاهش یافته است. 

 ایران برنامه هایی برای تولید روزانه ۸۶ میلیون متر مکعب گاز از فاز ۱۲ با راه اندازی سه سکو داشت. با این حال، به دلیل مهندسی حفاری اشتباه در محل سکوی سوم، بخش قابل توجهی از تولید آن به جای گاز طبیعی، آب شور بود. در نتیجه، تولید این فاز در سال ۲۰۱۸ به ۶۵ میلیون مترمکعب کاهش یافت و در سال ۲۰۲۳ به ۳۴ درصد رسید. در نهایت ایران تابستان گذشته سکوی سوم را از فاز ۱۲ به طور کامل به فاز ۱۱ پارس جنوبی منتقل کرد. در ۲۴ فازی که بخش ایرانی پارس جنوبی را تشکیل می‌دهند، تقریباً ۱۰ حلقه چاه با مشکلات مهندسی مواجه شده‌اند که منجر به تولید آب شور، بیشتر از گاز شده است. ایران در تلاش برای حفظ سطح تولید، فاز ۱۱ پارس جنوبی را در آگوست ۲۰۲۳ آغاز کرد و حفاری را شروع نمود. علاوه بر این، وزارت نفت ایران در نوامبر ۲۰۲۳ قراردادی را برای حفر ۳۵ حلقه چاه جدید با شرکت‌های داخلی منعقد کرد. با این حال، در حالی که حفاری های اضافی ممکن است سطح تولید گاز از پارس جنوبی را در کوتاه مدت حفظ کند، پیش بینی می شود که کاهش فشار در بخش ایران را تسریع نماید. تنها راه چاره ایران نصب سکوهای ۲۰،۰۰۰ تنی مجهز به کمپرسورهای عظیم است، فناوری که در انحصار شرکت های غربی است. در حال حاضر، تمام ۲۴ فاز سمت ایرانی میدان عملیاتی است و جایی برای معرفی فاز جدید برای تقویت تولید یا جبران کاهش تولید نسبت به سایر فازها باقی نمی‌گذارد. میدان پارس جنوبی، که در قطر گنبد شمالی نیز نامیده می شود، با گستره وسیعی به وسعت ۵۶ تریلیون متر مکعب، دارای ذخایر عظیم گازی است که ۷۰ درصد آن قابل استحصال است. در حالی که دو سوم میدان در داخل آب های قطر قرار دارد، یک سوم باقی مانده در داخل خاک ایران قرار دارد. ایران تا به امروز ۲ تریلیون متر مکعب گاز از این میدان استخراج کرده است که معادل نیمی از تولید کنونی قطر است. سازندهای غنی از گاز کنگان و یو دالان که به سازند خوف در قطر معروف هستند در عمق تقریبی ۳ کیلومتری قرار دارند. این سازندها از چهار لایه (K1 تا K4) به ضخامت ۴۵۰ متر از آبهای ایران تا قطر امتداد دارند. نکته قابل توجه تمایل این مخزن به سمت قطر است که جریان گاز و میعانات گازی را عمدتاً از ایران به سمت قطر می کشد. هر دو کشور در حال حاضر روزانه ۶۵۰ تا ۷۰۰ هزار بشکه میعانات گازی (نفت فوق سبک) از این چهار لایه تولید می کنند. جالب اینجاست که حجم کل تولید میعانات گازی قطر در سه دهه گذشته دو برابر ایران بوده است. با ادامه افزایش تولید قطر از این مخزن و کاهش تولید ایران، پیش بینی می شود که ذخایر گاز این سازند به تدریج به سمت قطر منتقل شود. علاوه بر این، این میدان که در عمق یک کیلومتری قرار دارد، دارای لایه های متعدد نفت خام است که از ایران تا قطر امتداد دارد و آن را به یک دارایی مشترک بین دو کشور تبدیل می کند. قطر از سه دهه پیش تولید نفت خام را از لایه‌های نفتی پارس جنوبی آغاز کرد، در حالی که ایران از سال ۲۰۱۶ با ظرفیت‌های محدود شروع به بهره‌برداری از این لایه‌ها کرد. بالعکس، در حالی که ایران اجازه می‌دهد هلیوم استخراج‌شده دفع و هدر برود، قطر تجهیزات لازم را به کار گرفته است و در حال حاضر قطر با صادرات ۶۶ میلیون مترمکعب هلیوم در سال ۲۰۲۳، ۳۵ درصد از تولید هلیوم جهان را به خود اختصاص داده و از نظر حجم صادرات پیشتاز است. لازم بذكر است قطر رسما اعلام کرده ذخیره گاز میدان نفتی و گازی پارس جنوبی (در قطر بنام گنبد شمالی است) ۲۴۰ تریلیون فوت مکعب بیشتر است، همچنین عنوان کرده ذخایر گاز به ۲ هزار  تریلیون افزایش پیدا می‌کند و پروژه جدید تبدیل گاز طبیعی به ال‌ان‌جی را آغاز و تا ۲۰۲۹ صادر می‌کند. درواقع ظرفیت تولید این کشور به ۱۴۲ میلیون تن در سال می‌رسد که ۸۵ درصد بالاتر از ظرفیت تولید فعلی و این برای قطری‌ها پیشرفت قابل توجهی است.

منبع: Oil, gas and Iran economic analyst

حذف و ذخیره کربن زیست توده (BiCRS): یکی از استراتژی کلیدی در دستیابی به انتشار خالص صفر​

حذف و ذخیره کربن زیست توده (BiCRS): یکی از استراتژی کلیدی در دستیابی به انتشار خالص صفر

✍اسدالله غلام پور

حذف و ذخیره کربن زیست توده به دلیل پتانسیل آن برای حذف مقادیر زیادی CO₂ با هزینه معقول، بدون تأثیر بر عرضه غذا یا استفاده از زمین، قابل توجه است. قابلیت BiCRS برای حذف مقیاس پذیر CO₂، متعادل کردن پایداری و دوام اقتصادی، آن را به یک جزء اساسی در استراتژی آب و هوای ایالات متحده تبدیل کرده است. حذف و ذخیره کربن زیست توده (BiCRS) شامل استفاده از زیست توده به عنوان وسیله ای برای جداسازی دی اکسید کربن (CO₂) است. این فرآیندی است که در آن مواد آلی، مانند چوب یا بقایای محصول، برای جذب و ذخیره CO₂ از جو استفاده می‌شود. گزارش «جاده‌های حذف»، ابتکاری از Climate Now و بنیاد آزمایشگاه لیورمور، نگاهی عمیق به رویکرد ایالات متحده برای دستیابی به انتشار خالص گازهای گلخانه‌ای تا سال 2050 ارائه می‌کند. در میان استراتژی‌های مختلف، حذف کربن زیست توده و ذخیره سازی (BiCRS) به عنوان یک راه حل قابل توجه و قابل دوام برجسته است.
حذف و ذخیره کربن زیست توده (BiCRS) ١)مقیاس‌پذیری: BiCRS را می‌توان در مقیاس بزرگ پیاده‌سازی کرد که سهم قابل توجهی در تلاش‌های حذف کربن دارد. ٢) مقرون به صرفه بودن: در مقایسه با سایر فناوری‌های حذف CO₂، BiCRS راه‌حل اقتصادی‌تری ارائه می‌دهد. ٣) پایداری: حذف کربن و ذخیره کربن زیست توده (BiCRS) را می‌توان بدون تأثیرات قابل‌توجهی بر تأمین غذا یا استفاده از زمین اجرا کرد، که آن را به یک رویکرد پایدار برای ترسیب کربن تبدیل می‌کند. ٤)دوام اقتصادی: این فرآیند اهداف زیست‌محیطی را با امکان‌سنجی اقتصادی متعادل می‌کند و رویکردی عمل‌گرایانه برای کاهش تغییرات آب‌وهوایی ارائه می‌دهد.
راههای جایگزین: ۱) مدیریت جنگل: این شامل استراتژی‌هایی مانند احیای جنگل، جنگل‌کاری، و مدیریت بهبودیافته جنگل برای افزایش ترسیب کربن است. ۲) مدیریت خاک زراعی: تکنیک‌هایی برای افزایش ذخیره کربن در خاک‌های کشاورزی، مانند استفاده از گیاهان پوششی و محصولات کربنی. ۳) جذب مستقیم هوا (DAC): روش‌های فن‌آوری برای جذب مستقیم CO2 از هوا و ذخیره آن از نظر زمین‌شناسی. ۴) ذخیره‌سازی زمین‌شناسی: شامل ذخیره‌سازی کربن جذب‌شده در سازندهای زمین‌شناسی زیرزمینی است. ۵) استفاده از زیست توده: تبدیل زیست توده ضایعات و محصولات زراعی کربن به محصولاتی با عمر طولانی یا ذخیره کربن از نظر زمین شناسی. هر تکنیک ظرفیت‌ها، هزینه‌ها، و کاربرد منطقه‌ای متفاوتی را ارائه می‌کند و به یک استراتژی جامع برای حذف CO2 کمک می‌کند.
حذف کربن زیست توده و ذخیره سازی (BiCRS) یک راه امیدوارکننده برای ایالات متحده در تلاش برای کاهش تغییرات آب و هوا ارائه می دهد. مقیاس پذیری، مقرون به صرفه بودن، پایداری و دوام اقتصادی آن را به بخش مهمی از استراتژی کشور برای دستیابی به انتشار خالص صفر تا سال ۲۰۵۰ تبدیل کرده است. این خلاصه ماهیت تمرکز گزارش بر BiCRS را نشان می‌دهد و مزایا و نقش آن را در زمینه گسترده‌تر استراتژی‌های حذف کربن برجسته می‌کند. برای جزئیات بیشتر، می‌توانید گزارش کامل «راه‌های حذف» را مشاهده کنید.

منبع: /www.carbon2.

پیمایش تغییر آب و هوا: راه حل ها و استراتژی هایی برای آینده ای پایدار

پیمایش تغییر آب و هوا: راه حل ها و استراتژی هایی برای آینده ای پایدار

✍اسدالله غلامپور
راه حل ها و استراتژی ها برای آینده ای پایدار به سمت دستیابی به انتشار خالص صفر تا سال ۲۰۵۰، که لازم است اهمیت راه حل های متنوع تغییر آب و هوا مانند حذف و ذخیره کربن زیست توده، مدیریت جنگلداری و جذب مستقیم هوا را درک کنیم. باید مزایا و چالش‌هایی را که هر روش ارائه می‌دهد، درک ‌کنیم که نشان‌دهنده نیاز به یک رویکرد ترکیبی است. چالش‌های موضوع، فن‌آوری، اقتصادی و زیست‌محیطی هستند که نیاز به اقدام فوری در برابر تأثیرات فزاینده تغییرات آب و هوایی دارد. تغییرات اقلیمی یکی از بزرگترین چالش های زمان ما است. گزارش «جاده‌های حذف»، ابتکاری از Climate Now و بنیاد آزمایشگاه لیورمور، مجموعه‌ای از راه‌حل‌های بالقوه برای حذف دی‌اکسید کربن (CO₂) را برای کمک به ایالات متحده برای دستیابی به انتشار خالص گازهای گلخانه‌ای تا سال ۲۰۵۰ نشان می‌دهد. ‌ تغییر اقلیم فقط یک موضوع زیست محیطی نیست، بلکه یک بحران پیچیده است که بر اقتصاد، سلامت و امنیت در سراسر جهان تأثیر می گذارد. چالش‌های مقابله با آن چند وجهی است: ۱) موانع فناوری: بسیاری از راه‌حل‌های حذف CO₂ هنوز در مراحل توسعه هستند و به پیشرفت‌ها و مقیاس‌بندی قابل توجهی نیاز دارند. ۲) موانع اقتصادی و سیاستی: پیاده‌سازی این راه‌حل‌ها مستلزم سرمایه‌گذاری قابل توجه و چارچوب‌های خط‌مشی قوی است که ایجاد آن به دلیل منافع اقتصادی و سیاسی متفاوت، اغلب چالش برانگیز است. ۳) تأثیر زیست‌محیطی و اجتماعی: استراتژی‌ها باید از نظر زیست‌محیطی پایدار و از نظر اجتماعی عادلانه باشند و از پیامدهای ناخواسته مانند از دست دادن تنوع زیستی یا جابجایی اجتماعی اجتناب کنند.
در خصوص راه حل های امکان پذیر چندین تکنیک وجود دارد، از جمله حذف و ذخیره کربن زیست توده، مدیریت جنگلداری، مدیریت خاک زراعی، جذب مستقیم هوا (DAC) Direct Air Capture و ذخیره سازی زمین شناسی. هر راه حل یک رویکرد منحصر به فرد برای کاهش اثرات تغییرات آب و هوا ارائه می دهد. ۱) مدیریت جنگلداری: الف) مزایا: غرق‌های کربن طبیعی را افزایش می‌دهد و از تنوع زیستی پشتیبانی می‌کند. ب) معایب: در برابر آتش سوزی و آفات آسیب پذیر است. ۲) حذف و ذخیره کربن زیست توده(BiCRS) Biomass Carbon Removal and Storage:الف) مزایا: مقیاس پذیر، مقرون به صرفه، پایدار بدون تأثیر بر عرضه غذا یا استفاده از زمین. ب)معایب: چالش‌های فنی و لجستیکی در حمل و نقل و پردازش زیست توده.
۳)مدیریت خاک زراعی: الف) مزایا: سلامت خاک و بهره وری کشاورزی را بهبود می بخشد. ب) معایب: به تغییراتی در شیوه‌های کشاورزی نیاز دارد. ۴)جذب مستقیم هوا: الف)مزایا: می‌تواند CO₂ را از هر مکانی جذب کند. ب)معایب: نیاز به انرژی و هزینه بالا. ۵) ذخیره سازی زمین شناسی: الف)مزایا: ظرفیت بزرگ برای ذخیره CO₂. ب)معایب: خطر احتمالی نشت، محدودیت‌های جغرافیایی.
نتیجه راه‌حل‌های متنوعی که در بالا ذکر شد نشان‌دهنده رویکرد چند وجهی مورد نیاز برای مقابله موثر با تغییرات آب و هوایی است. در حالی که هر روش دارای مزایا و محدودیت‌های خود است، اجرای جمعی این استراتژی‌ها مسیری امیدوارکننده به سوی آینده‌ای پایدار و بدون کربن ارائه می‌دهد. هر روش، اگرچه در مزایا و محدودیت‌هایش متمایز است، اما به یک هدف واحد کمک می‌کند. پذیرش این مجموعه از استراتژی‌ها، از نوآوری‌های فناوری گرفته تا غرق‌های کربن طبیعی، حیاتی است. گام‌های بعدی شامل افزایش تحقیقات و سرمایه‌گذاری در این فناوری‌ها، توسعه چارچوب‌های نظارتی برای حمایت از اجرای آن‌ها، و تقویت مشارکت‌های دولتی و خصوصی برای مقیاس‌بندی مؤثر این راه‌حل‌ها است. ما از پیشرفت فناوری، ایجاد سیاست های قوی و تشویق همکاری ها برای اجرای موثر این راه حل ها برای آینده ای پایدار حمایت می کنیم.

ذخیره سازی انرژی مبتنی بر باتری

ذخیره سازی انرژی مبتنی بر باتری

✍اسدالله غلامپور

هدف شرکتی فرانسوی-بلژیکی، ذخیره انرژی مبتنی بر باتری است و در این زمینه از سال ۲۰۲۰ تاکنون ۱۲۹ مگاوات ساعت ظرفیت ذخیره سازی مبتنی بر باتری توسط TotalEnergies در سرزمین اصلی فرانسه ایجاد شده و اداره میگردد. هدف توسعه ۵ تا ۷ گیگاوات (GW) ظرفیت ناخالص ذخیره‌سازی برق در سراسر جهان تا سال ۲۰۳۰، به لطف سیستم‌های ذخیره انرژی مبتنی بر باتری است، برای دستیابی به این موضوع مهم و اساسی، شرکت فرانسوی-بلژیکی از تخصص فن‌آوری شرکت وابسته خود Saft استفاده می‌ نماید.
سیستم‌های(ESS) Energy Storage Systems مبتنی بر باتری، یک چالش بزرگ برای آینده ی شبکه‌های برق و یک مکمل ضروری برای انرژی‌های تجدیدپذیر هستند که طبیعتاً متناوب می باشند. سیستم‌های ESS در مقیاس بزرگ برای ترویج رشد انرژی‌های تجدیدپذیر و قادر ساختن آن‌ها به نمایندگی از بخش عمده‌ای از ترکیب برق، حیاتی هستند. TotalEnergies در حال توسعه چندین پروژه در این زمینه با اهداف زیر است: ۱)اطمینان از وجود برق کافی در شبکه، به ویژه در طول زمستان؛ ۲)تضمین امنیت شبکه با مشارکت فعال در ذخایر مورد استفاده برای تعادل شبکه های ملی. ۳)امکان تزریق بیشتر برق تجدیدپذیر به شبکه. شرکت TotalEnergies در سال ۲۰۲۰ برنده ایجاد ۱۲۹ مگاوات (MW) ظرفیت ذخیره سازی مبتنی بر باتری در فرانسه گردید. سه سال بعد تمام امکانات ESS برای جذب یا تزریق انرژی مطابق با نیازهای شبکه برق نصب و متصل شد. کل سیستم از یک ایستگاه کنترل واحد با توانایی استقرار ۱۲۹ مگاوات به طور همزمان در صورت نیاز اداره می شود. با راه اندازی این تسهیلات، TotalEnergies یکی از اولین شرکت هایی است که سیستم های ESS خود را در حالی که به ضوابط فراخوان های بلندمدت، برای مناقصه پاسخ می دهد، به خدمت می گیرد. این فراخوان‌ها برای مناقصه‌ها بر توسعه راه‌حل‌های جدید ESS متمرکز هستند که در تضمین امنیت عرضه و برآورده کردن انتظارات کمیسیون اروپا ، مناسب‌تر، انعطاف‌پذیرتر و مؤثرتر هستند. راه‌حل‌های ESS در چندین تأسیسات مستقر در سه سایت در شرکت، یعنی Dunkirk، Carling و Grandpuits پخش شده‌اند. سایت‌های شرکت، شامل ظروف باتری‌های لیتیومی است که توسط شرکت Saft Activities طراحی و مونتاژ شده‌اند، که برخی از بالاترین سطوح عملکرد انرژی را در بازار، هم از نظر چگالی و هم از نظر طول عمر (چرخه عمر تا ۲۰ سال) ارائه می‌کنند. بزرگترین مرکز ESS مبتنی بر باتری فرانسه در دسامبر ۲۰۲۱، اولین مورد از این امکانات را در مرکز فلاندر در دانکرک راه اندازی شده است. این دستگاه دارای ۲۷ کانتینر است که هر کدام با ظرفیت ذخیره سازی ۲.۵ مگاوات ساعت، می تواند برق بیش از ۲۰۰،۰۰۰ خانه را به مدت یک ساعت حفظ کند. با ظرفیت کل ذخیره سازی ۶۱ مگاوات ساعت، این بزرگترین سایت ذخیره سازی انرژی مبتنی بر باتری در فرانسه است. تاسیسات ESS مبتنی بر باتری در پلت فرم کارلینگ در ماه می ۲۰۲۲ راه اندازی شد و شامل ۱۱ کانتینر باتری است. این تاسیسات دارای ظرفیت ذخیره‌سازی ۲۵ مگاوات ساعت است و در نتیجه استراتژی چند انرژی شرکت را در سکو، تقویت می‌کند که در حال تنوع بخشیدن به فعالیت‌های خود از طریق تولید و ذخیره‌سازی برق، علاوه بر واحدهای تولید رزین هیدروکربنی و پلیمر است. تاسیسات ESS مبتنی بر باتری در پلت فرم Grandpuits در مارس ۲۰۲۳ با ظرفیت ۴۳ مگاوات ساعت راه اندازی شد و بر روی سیستم تولید برق این پلت فرم ساخته شد که شامل دو نیروگاه خورشیدی ۲۸ و ۲ مگاوات بر ثانیه است. شرکت TotalEnergies در ماه مه ۲۰۲۳، بزرگترین پروژه ذخیره انرژی مبتنی بر باتری اروپایی خود را در سکوی آنتورپ در بلژیک راه اندازی کرد. این سایت با ۴۰ کانتینر خود ظرفیت ۷۵ مگاوات ساعت را توسعه خواهد داد که معادل مصرف روزانه تقریبا ۱۰،۰۰۰ خانه است و تا پایان سال ۲۰۲۴ عملیاتی خواهد شد و به طور ۲۴ ساعته به نیازهای شبکه انتقال فشار قوی اروپا و بلژیک کمک خواهد کرد.
شرکت TotalEnergies انتظار دارد، راه اندازی یک پروژه جدید مبتنی بر باتری در کشور، در انبار خود در Feluy در پایان سال ۲۰۲۵ راه آغاز نماید که دارای توان ۲۵ مگاوات و ظرفیت ۷۵ مگاوات ساعت خواهد بود که با استفاده از چهل ظروف لیتیوم یونی “Intensium Max High Energy” عرضه شده توسط Saft صورت می گیرد. این دو پروژه که نشان دهنده سرمایه گذاری جهانی نزدیک به ۷۰ میلیون یورو هستند، و ظرفیت ذخیره سازی شرکت TotalEnergies در بلژیک را به ۱۵۰ مگاوات ساعت می رساند. شرکت سافت(Saft) به طور خلاصه برای بیش از ۱۰۰ سال، باتری‌ و سیستم‌های بادوام‌تر، کاربردهای ایمنی حیاتی، قدرت پشتیبان و نیروی محرکه را برای مشتریان TotalEnergies فراهم کرده‌ است. شرکت سافت(Saft) بیش از ۱۰۰ سال است که به جهان انرژی می دهد، Saft یک شرکت جهانی باتری است که شبیه هیچ شرکت دیگری نیست. شرکت Saft سرمایه گذاری زیادی در سه ماده شیمیایی که بر بازار باتری امروزی حاکم است – نیکل، لیتیوم اولیه و لیتیوم قابل شارژ (لیتیوم یون) انجام می دهد. باتری‌های مبتنی بر نیکل Saft در دماهای شدید کار می‌کنند و بیشتر از رقبا دوام می‌آورند، که آن‌ها را به گزینه ترجیحی برای نیروی پشتیبان در صنعت و قطارها و همچنین راه‌اندازی موتور برای هواپیما تبدیل می‌کند. راه حل های باتری نیکل Saft قدرت پشتیبان قابل اعتماد، اثبات شده و با کارایی بالا را ارائه می دهد که بر بودجه های تعمیر و نگهداری کنترل می کند. یکی از نمونه ها هوانوردی است که در آن شرکت Saft به عنوان تامین کننده باتری که باتری های هواپیماهای سبک وزن نیکل-کادمیم (Ni-Cd) را برای حدود 80 درصد از تمام هواپیماهای تجاری بزرگ فراهم می کند، می باشد. محدوده باتری لیتیومی اولیه شرکت Saft راه حل های پر انرژی و پرقدرت را ارائه می دهد. این باتری ها می توانند بیش از ۲۰ سال دوام بیاورند و برای کاربردهایی که جایگزینی آنها دشوار و پرهزینه است، مانند گاز، آب، کنتورهای برق و وسایل اینترنت اشیا مانند سنسورهای محیطی ایده آل هستند. شرکت Saft همچنین قوی‌ترین سلول‌ها و باتری‌های لیتیوم یون (Li-ion) را می‌سازد که می‌توانند در شرایط خارج از منزل و در دمای شدید، گرم یا سرد، کار کنند. آنها می توانند به همان اندازه به عنوان یک باتری برای انرژی های تجدید پذیر، یک باتری دریایی، یک باتری ماهواره ای، یک باتری مسابقه ای و خیلی بیشتر کار کنند. باتری‌های لیتیوم یونی پرانرژی نیز نقش فزاینده‌ای در کاربردهای انرژی تجدیدپذیر دارند که به زمان تخلیه بیش از دو ساعت نیاز دارند. این باتری‌های در مقیاس کاربردی که در یک سیستم ذخیره‌سازی انرژی (ESS) قرار دارند، انعطاف‌پذیری شبکه را افزایش می‌دهند، سرمایه‌گذاری زیرساخت‌ها را کاهش می‌دهند و جریان‌های برق را بهینه می‌کنند. با نگاهی به آینده، Saft یک شرکت باتری است که تقاضا برای تغییر مرحله ای در عملکرد باتری را تشخیص می دهد. برای دستیابی به این هدف، ما در تحقیق و توسعه خود برای توسعه نسل اول باتری‌های صنعتی حالت جامد سرمایه‌گذاری می‌کنیم. این باتری‌ها ترکیبی از هزینه کم، چگالی انرژی بالا/وزن کم و عمر طولانی را ارائه می‌کنند که وسایل نقلیه الکتریکی و کاربردهای ذخیره‌سازی انرژی را به سطح بعدی می‌برد. سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی (ESS) کاربردهای اصلی در موارد زیر دارد:
ذخیره‌سازی انرژی برای خدمات شبکه و انرژی‌های تجدیدپذیر، ریزشبکه‌ها برای کاربردهای تجاری و صنعتی. صنایع، تحرک و زیرساخت (IMI) کاربردهای اصلی، برق پشتیبان اضطراری، در دوچرخه سواری، در صنعت نفت و گاز، تولید و توزیع برق، برق پشتیبان برای صنعت مخابرات، برقی کردن وسایل نقلیه صنعتی، برق پشتیبان برای روشنایی، هوا تهویه مطبوع، ارتباطات داخلی و کاربردهای ایمنی حیاتی برای راه آهن (مترو، تراموا، قطار، …)، سیستم های سیگنالینگ راه آهن.